بیکاری در مرز اضطرار
بیکاری نه تنها بهعنوان عاملی که کیفیت زندگی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه همچنین میتواند باعث ایجاد ناپایداری اجتماعی و نارضایتی عمومی شود.
بیکاری عموما به دو نوع است: بیکاری اقتصادی که به دلیل کمیت کلی شغلهای موجود در بازار کار اتفاق میافتد و بیکاری خود انتخابی که با انتخاب فردی رخ میدهد.
در حالت بیکاری اقتصادی، اگرچه درخواست برای کار وجود دارد اما فرصتهای شغلی کافی موجود نیست.
در حالت بیکاری خود انتخابی، فرد تصمیم میگیرد به دلایل شخصی یا اجتماعی شغلی نداشته باشد. برای مبارزه با بیکاری، ابتدا باید به عوامل اصلی آن پرداخت.
این عوامل میتوانند شامل نرخ رشد اقتصادی کم، تغییرات فناوری، جمعیت جوان رو به رشد و بیتوجهی به آموزش و پرورش با کیفیت باشند. در پاسخ به این مشکلات، راهکارهای زیر قابل ارائه است:
1. افزایش سرمایهگذاری در آموزش و پرورش: سرمایهگذاری در آموزش و پرورش یک نقش کلیدی در کاهش بیکاری دارد. از طریق ارتقاء مهارتهای فرد، این راهکار فراهم میکند تا افراد بتوانند بر رقابت در بازار کار پیروز شوند.
2. توسعه ساختارهای اقتصادی: دولت میتواند با توسعه ساختارهای اقتصادی که انگیزههای خوبی برای ایجاد شغل ایجاد میکند، به کاهش بیکاری کمک کند. این میتواند شامل کاهش مالیات بر کسب و کار، تسهیلات بیشتر برای کسب و کارهای نوپا و سرمایهگذاری در پروژههای ساخت و ساز عمومی باشد.
3. ایجاد برنامههای کارآفرینی و استارتاپ: تشویق و حمایت از کارآفرینی و ایجاد استارتاپها میتواند فرصتهای شغلی جدید ایجاد کند و بهطور همزمان باعث توسعه مهارتهای تجاری و کارآفرینی شود.
4. توسعه خدمات کاریابی: خدمات کاریابی میتوانند نقش مهمی در پیوندزنی بین جویایان کار و کارفرمایان بازی کند. این خدمات میتوانند اطلاعات در مورد بازار کار، آموزشها و همچنین راهنمایی و مشاوره را ارائه دهند.
5. ایجاد برنامههای آموزشی و آموزشی مداوم: بسیاری از بیکاران نیاز به پیوستن به برنامههای آموزشی و آموزش مداوم دارند تا تواناییها و مهارتهای خود را ارتقاء دهند تا به فرصتهای شغلی جدید و بهتر منطبق شوند.
در نهایت، احتمال بروز بیکاری در جوامع متنوع و پویا وجود دارد و امکان ندارد که به طور کلی از بین برود. با این حال، با توجه به راهکارهای مناسب، میتوانیم سطح آن را کنترل کنیم و باعث کاهش اثرات منفی آن بر فرد و جامعه شویم.
دیدگاه خود را بنویسید